Search This Blog

Sunday, September 26, 2010

Ahmad janati v ezraeel

Ahmad jannati vs Ezrael , tolid shode tavasot bache haye khoosh zoogh, be soud por ghodrat ezrael tavajoh konid mifahmid ke chera bache 4 sale i ke ghoraan ro az bar bood migoft khamenehi sheytan tashrif dare





احمد جنّتی و عزرائیل ، تولید شده توسط بچه‌های خوش ذوق، به صعود پر قدرت عزرائیل توجه کنید می‌فهمید که چرا بچه ۴ ساله‌ای که قرآن رو از بر بود میگفت خامنه‌ای شیطان تشریف داره







ریده به کار خدا ، کاملا مشهود

Friday, September 24, 2010

حواشی سفر محمود به نیویورک ، مموتی ا . ن به ددر میرود .

پروژه به گه کشیدن نیویورک .

  مشاغل جدید




مشاغل جدید پرچم فوت کن

ادای به دیوار شاشنده در کنار مموت دراورنده




در ادامه خواهیم داشت .

مشاغل جدید 

تأیید کننده مموت

خنده کننده بر مموت

ممه بر

ممه آور

ممه دزد

دستگیر شده توسط اف بی‌ آی‌ پناه آورنده به مموتی کبیر

دست در مقابل بسته خندان کنار مموت ایستنده

میخ طویله

کنسول فرار کرده از خلیفه

Tuesday, September 21, 2010

پاسارگارد به زیر آب رفت


سد سيوند در استان فارس در آستانه ء آبگيری است.

با اين کار برای هميشه آرامگاه کوروش کبير به زير آب ميرود و بخش بزرگی از پاسارگاد نابود ميشود

سد سيوند در استان فارس در آستانه آبگيری است که با اين کار برای هميشه آرامگاه کورش کبير نابود ميشود.»

اين خبر را يک منبع مطلع در سازمان ميراث فرهنگی اعلام کرده است.

( البته هم اکنون اين سد آبگيری شده و آرامگاه به زير آب رفت)






بچه‌ها خسته نباشید

خداحافظ کوروش ، آسوده بخواب , تو از تشنگی نمیمیری دیگه اما مردم از گرسنگی مردن ...



نترس بابا . حالا مگه خیلی‌ برات مهم بود ؟ داداش تا حالا کجا بودی ؟


Monday, September 20, 2010

آنجا كه مرا زائيدند


وطنم آنجا نيست كه مرا زائيدند
وطنم آنجائيست
كه در آن عقل و شعورم متولد شده‌ است
وطن من آنجاست كه در آن آزادم


وطنم آنجا نيست كه همه آدمها
صبح , شب جام خود از خون لبالب بكنند


وطنم آنجا نيست كه خدا صاحب دنياي من است
وطن من آنجاست
كه خداي زن و مرد ، پير و جوان يك رنگ است
آن خدائي كه در اين نزديكي است
لاي اين شب بوها 
پشت آن كاج بلند
در وطن من 

لابلاي استخوانهاي من است
غصه‌هايم، شادي‌ام، دلتنگي‌ام، لبخندها و اشكهايم را خودش حس مي‌كند
وطن من آنجاست كه در آن آزادي مثل نان است و پنير
صبح هر روز ميان سفره‌هاي بي ريا
لقمه‌اي نان مي‌توانم بخورم بي دغدغه
كوچه‌هاي وطن من پر از احساس 
پر از بيداري است
نه كه شب‌ها حاكم 
مانع از رشد وجودم بشود
نه....
وطنم آنجا نيست 
كه صدا را بكشند
كه ندا را بكشند
كه هزاران زن و مرد را به جرم اعتراض
به لگدمالي يك حق مسلم بكشند

وطنم آنجا نيست كه در آن
تكه نانم، خرده هوشم، سر سوزن ذوقم
همه را مي‌گيرند تا به يك مرد پر از ريش و پر از ظلم بگويم "رهبر"
و ببينم رهبر روز و شب آتش نابودي را
بر سر مردم شهر ميريزد
وطن من آنجاست
كه در آن رهبر نيست
آقا نيست
لوطيان بسيارند 
و در آن عنتر نيست
وطنم آنجا نيست 

ممه را لولو برد
در آن لوطي مُرد



شعر از: محمد فدائي